![]() مروری بر نقش دولت در آموزش
تاریخ انتشار: 21 سپتامبر ماه 19 |
در دل دارم اميد برلب دارم پيام همشاگردى سلامليلا خوشكاممروری بر نقش دولت در آموزشپیش از شروع هر بحثی در باب وظایف دولت باید این سوال را مطرح کرد که دولت چیست؟ اگر دولت را به عنوان یک پدیدهی اجتماعی سیاسی به عنوان مسئول اجرای قوانین و مقررات هر دولت_ملتی قلمداد کنیم آنگاه ناچاریم برای این پدیده چارچوب و وظایفی در نظر بگیریم. در تمامی جهان دولتها بر اساس قانون اساسی خود واجد نقش تسهیل کنندهی امور برای مردم هستند. چه این تسهیل اهداف مادی و رفاهی باشد یا معنوی، دولت موظف به رفع نیازهای تودههای جامعه است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اصل دوم صراحتا اشاره دارد که این امور از وظایف دولت هستند:۱.ایجاد محيط مساعد براي رشد فضايل اخلاقي بر اساس ایمان و تقوي و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي.2 – بالا بردن سطح آگاهي هاي عمومي در همه زمينه ها با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانه هاي گروهي و وسايل ديگر.3 – آموزش و پرورش و تربيت بدني رايگان براي همه در تمام سطوح، و تسهيل و تعميم آموزش عمومی.همانطور که ملاحظه میشود این سه بند به گونهای صریح و مستقیم از وظیفهی دولت در ارائهی آموزش رایگان جهت پرورش فکری، معنوی و جسمانی شهروندان خبر میدهد. اما آیا دولتهای ما به این قوانین پایبند هستند؟ با اندکی تأمل میتوان گفت خیر. در حال حاضر بسیاری از مناطق شهری و روستایی در ایران فاقد مدارس استاندارد یا حتی مدارسی با امکانات حداقلی هستند، تعداد بسیار کثیری از دانشآموزان این مرز و بوم قادر به تحصیل کردن در مدرسه نیستند و از مهر جا میمانند که فقر در این زمینه مهمترین نقش را ایفا میکند. اما مگر قرار نبود که آموزش رایگان در اختیار همگان قرار بگیرد. پس فقر چگونه میتواند مانع تحصیل کودکان و نوجوانان این مرز و بوم شود؟ در نهایت تاسف باید پاسخ داد تحصیل رایگان در ایران مُرده است و امروز تنها پوستهای از آن باقی مانده که اسمش تحصیل رایگان است، اما دریافت شهریهها در مدارس دولتی، قیمت سرسام آور لوازم تحریر و کتب مدارس، لباس فرم مدرسه و … باعث شده است که بسیاری از خانوادههای کم بضاعت از ثبت نام فرزندان خود در مدارس عاجز باشند. همچنین آنان که توانایی مالی ثبت نام فرزندان خود در مدارس را پیدا میکنند خود خوب میدانند که کیفیت آموزشی که فرزندانشان دریافت میکنند نسبت به کیفیت آموزش متمولان در مدارس «خاص» هیچ است. در این بین نکتهای که حائز اهمیت است این است که در شرایطی که دولت از انجام وظایف خود سرباز زده است ما شاهد این موضوع هستیم که برخی کنشگران مدنی، سازمانهای خیریه و حتی مردم منفرد و سازماننیافته مشغول جمعآوری کمک و اعانات برای به دست آمدن هزینهی تحصیل برخی دانشآموزان هستند. این امر که اوج ضعف و بی مسئولیتی دولت را به ما نشان میدهد شاید بتواند برای اندک افرادی وسایل تحصیل را فراهم کند، اما بی شک نمیتواند حتی به یک هزارم آنان فرصت حضور در مدارس را بدهد و چندان قادر نیست از حجم فاجعه بکاهد. این امر به خوبی نشان میدهد که قوانین در کشور ما امروزه فقط بر روی کاغذ حقیقت دارند و در متن جامعه اثری از آنان دیده نمیشود. بنابراین میتوان ادعا کرد آموزش رایگان در ایران مرده است، و این مرده تنها با یک شوک عظیم احیا خواهد شد. شوکی که اگر دولت از آن سرباز زند سرنوشت بسیاری از کودکان و نوجوانان امروز، جز جهل و عقب ماندگی و فقری دامنگیر نخواهد بود. فقری که نسل به نسل در بین کم بضاعتان میخزد و باعث افزایش شکاف طبقاتی بین افشار جامعه، و ایجاد یک جامعه فاسد و بیمار خواهد کرد. اگر توجهی به کودکانی (مخصوصا دختران) که در سنین کم مجبور به ازدواج شدهاند یا کودکانی که مجبور به کار شدهاند بیاندازیم مشاهده خواهیم کرد که بخش عمده این کودکان همان کودکان جا مانده از مهر هستند و این امر اهمیت ضعف دولت در عمل کردن به تعهدات خود را چند برابر میکند. به امید روزی که هیچ فردی از حقوق بدیهی خود برای برخورداری از رفاه باز نماند. |
![]()
کلیه حقوق مادی و معنوی این وب سایت مربوط به شبکه یاری کودکان کار است. |
نیرو گرفته از وردپرس فارسی |
آمار بازدید |